سه شنبه ۲۶ فروردین ۹۹ ۰۹:۰۷
چند سالي است كه حرف و حديثهاي بسياري از فناوري بلاك چين به ميان آمده و به اعتقاد بسياري از صاحبنظران، اين فناوري آينده بسياري از سازوكارها را تغيير خواهد داد. اگر در چند سال گذشته اخبار بانكداري، سرمايهگذاري يا ارزهاي ديجيتال را دنبال كرده باشيد، حتما نام اين فناوري نيز به گوشتان خورده است. وظيفه اصلي اين فناوري، نگهداري از ثبتها و اطلاعات مخصوصا در زمينه ارزهاي ديجيتال است. شايد براي بسياري اين سؤال پيش آمده باشد كه بلاك چين دقيقا چيست و چگونه كار ميكند. در اين مقاله قصد داريم تا اطلاعاتي جامع را در اين زمينه در اختيار شما عزيزان قرار دهيم، پس در ادامه با ما همراه باشيد.
بلاك چين چيست؟
در سطح بسيار ابتدايي ميتوان بلاك چين را فقط زنجيرهاي از بلاكها (همان بلوك) دانست، اما نه در معناي سنتي اين واژهها. هنگاميكه در اين زمينه از دو كلمه «بلاك» و «چين» سخن به ميان ميآيد، در واقع منظور ما اطلاعات ديجيتالي (بلاك) است كه در يك پايگاه عمومي اطلاعاتي (چين) نگهداري ميشوند. همچنين لازم به ذكر است كه بگوييم ساتوشي ناكاموتو نيز در بيانيه خود، اين دو واژه را جدا از هم استفاده ميكرد، اما بعدا مردم تمايل پيدا كردند كه اين دو را در كنار يكديگر بهكار ببرند. بلاكهاي اين زنجيره از اطلاعات ديجيتال تشكيل شده و داراي سه بخش هستند:
- بلاكها اطلاعات مربوط به تراكنشها از قبيل تاريخ، زمان و مقدار ارزي آخرين خريدهاي شما را در خود نگهداري ميكنند.
- بلاكها اطلاعات مرتبط با افراد شريك در يك تراكنش را به ثبت ميرسانند. مثلا در هنگام خريد از يك فروشگاه اينترنتي، هم نام شما و هم نام آن فروشگاه ذخيره ميشود. البته در اين فرآيند نام حقيقي شما به كار گرفته نشده و به جاي آن از امضاهاي ديجيتالي شبيه به نام كاربري استفاده ميشود.
- بلاكها از طريق اطلاعاتي كه هش (hash) ناميده ميشود، از يكديگر متمايز خواهند شد. هشها كدهايي رمزنگاريشده بوده كه توسط الگوريتمي خاص ايجاد ميشوند. در زنجيره بلاك بيتكوين، هر بلاك ميتواند تا سقف يك مگابايت اطلاعات را در خود جاي دهد. با اين اوصاف بسته به حجم تراكنشها، هر بلاك ميتواند چندين هزار تراكنش را در خود ذخيره كند.
تاريخچه بلاك چين

1991 الي 2008: سالهاي اول و ظهور اين فناوري
بلاك چين چگونه ظهور كرد؟ در سال 1991 ميلادي دو نفر به نامهاي استوارت هابر (Stuart Haber) و دابليو اسكات استورنتا (W. Scott Stornetta) مفاهيم اوليه آنچه كه امروزه مردم آن را بهعنوان بلاك چين ميشناسند، پايهريزي كردند. آنها در ابتدا بر روي زنجيره بلوكي امن و رمزنگاريشدهاي كار ميكردند كه در آن فعاليت اشخاص منجر به ايجاد نشانكهاي زماني ميشد.
در سال 1992، اين دو محقق سيستم خود را بهگونهاي ارتقاء دادند كه ميتوانست سازوكار درختان مركل را نيز در خود جاي دهد، بنابراين اين بهبود كارايي موجب ميشد كه بتوان اسناد بيشتري را بر روي يك بلاك ذخيره كرد. سرانجام در سال 2008 بود كه اين فناوري توانست با ساير سازوكارهاي ديگر نيز ارتباط برقرار كند و اين مهم نيز به لطف زحمات شخص و يا گروهي به نام ساتوشي ناكاموتو بود.
ناكاموتو را بهعنوان مغز متفكر فناوري بلاك چين ميشناسند. اطلاعات كمي از اين شخص يا گروه در دسترس قرار دارد. بسياري از مردم تصور ميكنند كه ناكاموتو هماني است كه منجر به پيدايش ارز ديجيتال بيتكوين شده است. بيتكوين را ميتوان اولين كاربرد فناوري دفتر كل ديجيتال به شمار آورد.
ازآنجاييكه فناوري بلاك چين در سال 2008 توانسته بود راه خود را به ساير زمينهها (علاوه بر ارزهاي ديجيتال) هموار كند، ناكاموتو نيز مباحث مفهومي اولين زنجيره بلوكي را در سال 2008 به ميان آورد. ناكاموتو در سال 2009 اولين بيانيه مرتبط با اين فناوري را منتشر كرد و در آن اشاره كرده بود كه به دليل عدم تمركز اين سازوكار، بهكارگيري مناسب آن ميتواند موجب افزايش اعتماد در فضاي ديجيتال شود. عدم تمركز بدين معنا است كه هيچكسي نميتواند كنترل هيچ چيزي را در دست بگيرد. در نهايت ميتوان گفت كه فناوري بلاك چين در سال 1991 ظهور كرد.
2008 الي 2013: بلاك چين 1.0 و ظهور بيتكوين
بسياري از مردم تصور ميكنند كه بلاك چين و بيتكوين يك چيز هستند، اما بايد به شما بگوييم كه اينگونه نيست. اولي بستر فعاليت بسياري از سازوكارها و موارد كاربردي بوده، درحاليكه دومي تنها يكي از موارد كاربرد مورد اول است.
بيتكوين در سال 2008 ظهور كرد و ميتوان آن را اولين زمينه كاربرد بلاك چين به حساب آورد. ناكاموتو در بيانيه خود، بيتكوين را يك سيستم نظير به نظير خواند. وي اولين بلوك اين ارز ديجيتال را شكل داد و بدين ترتيب ساير بلوكها نيز ميتوانستند از بلوك اوليه استخراج شوند. اين قضيه باعث ميشود تا زنجيره بسيار بزرگي از بلوكها شكل گرفته و اين سازوكار بتواند اطلاعات و تراكنشهاي متفاوتي را در خود جاي دهد. در كل، تاريخ بلاك چين پر از مواردي است كه هركدام به نوبه خود سعي در تكامل اين فناوري داشتهاند.
2013 الي 2018: بلاك چين 2.0 و توسعه اتريوم و Hyperledger
در دنيايي كه اختراعات در آن به سرعت به ثبت ميرسيدند، ويتاليك بوترين (Vitalik Buterin) يكي از آن افرادي بود كه توانست از تمامي پتانسيلها و قابليتهاي فناوري بلاك چين استفاده كند. بوترين محدوديتهاي بيتكوين را درك كرده بود و حال قصد داشت تا با استفاده از فناوري بلاك چين، سازوكاري را ايجاد كند كه علاوه بر شبكه نظير به نظير، توانايي انجام كارهاي ديگري را نيز داشته باشد. اينگونه بود كه اتريوم ظهور كرد و باعث ايجاد تغييراتي محوري در تاريخ بلاك چين شد.
بوترين با ايجاد قابليتهايي به مردم اجازه داد تا همانند قراردادها، به ثبت شعارهاي تبليغاتي (slogan) نيز بپردازند. اين ويژگي جديد باعث شد تا اتريوم از يك ارز ديجيتال به پلتفرمي جهت توسعه اپليكيشنهاي غيرمتمركز تبديل شود.
اتريوم در سال 2015 بهصورت رسمي عرضه شد و با توجه به پشتيباني از قراردادهاي هوشمند و همچنين وجود جامعه فعال توسعهدهندگان، ميتوان اين پلتفرم را يكي از بزرگترين كاربردهاي فناوري بلاك چين به شمار آورد.
در سال 2015 بنياد لينوكس از پروژه Umbrella خود رونمايي كرد. هدف از اين پروژه، اقدام در زمينه توسعه مشترك دفتر كلهاي توزيعشده است. هدف پروژه Hyperledge ارتقاي عملكرد و قابليت اتكاي سيستمهاي موجود است تا بتواند توسط بلاك چين از تراكنشهاي تجاري جهاني پشتيباني به عمل آورد.
در سال 2017 نيز از پروتكل بلاك چين EOS كه توسط شركت خصوصي block.one توسعه داده شده بود، رونمايي شد. برخلاف ساير پروتكلها، EOS سعي دارد تا از خصيصههاي رايانههاي واقعي از جمله پردازنده مركزي و گرافيكي پيروي كند. هدف اصلي اين پروتكل اين است كه توسعه اپليكيشنهاي غيرمتمركز در شركتهاي مستقل و غيرمتمركز را تشويق كند.
2018: بلاك چين 3.0 و آينده اين فناوري
تكامل بلاك چين فقط به بيتكوين و اتريوم ختم نميشود. در سالهاي اخير پروژههاي جديدي روي كار آمده و همه آنها سعي دارند تا با استفاده از فناوري بلاك چين، كمبودهاي بيتكوين و اتريوم را پوشش داده و در عين حال نيز قابليتهاي جديدي را به كاربران خود عرضه نمايند.
اولين پلتفرم غيرمتمركز و منبع-باز بلاك چين در كشور چين، NEO نام دارد. با وجود اينكه فعاليت ارزهاي ديجيتال در كشور چين ممنوع است، اما تا آنجايي كه به نوآوريهاي بلاك چين مربوط ميشود، NEO نيز به فعاليت خود ادامه ميدهد.
يكي از موارد كاربرد بلاك چين در زمينه اينترنت اشيا است و به همين منظور اين فناوري را IOTA ناميدهاند. هرچند كه از ابتدا فناوري بلاك چين مبتني بر شبكههاي عمومي بوده اما با تكامل اين فناوري، برخي از شركتها سعي داشتهاند تا آن را بهصورت داخلي درآورند. هنگاميكه بحث بر سر بلاك چينهاي خصوصي، هيبريد و وابسته باشد، شركتهاي همانند مايكروسافت ميتوانند نقشي محوري داشته باشند.
به دليل سرمايهگذاري دولتها و بخش خصوصي، آينده روشني در انتظار فناوري بلاك چين است. حاميان اين فناوري سعي دارند كه به بهبود اتوماسيونها كمك كنند. تاكنون نيز در زمينه مديريت عرضه و رايانش ابري، استفادههاي مناسبي از بلاك چين به عمل آمده و همچنين بايد انتظار ورود اين تكنولوژي به عرصههاي اساسي همانند موتورهاي جستوجوي اينترنتي را نيز داشته باشيم.
پيشبينيهاي مؤسسه Gartner Trend Insights حاكي از آن هستند كه تا سال 2022، 2025 و 2030، ارزش صنعتي كه بر پايه اين فناوري بنا ميشود، به ترتيب به 10 ميليارد، 176 ميليارد و 3.1 تريليون دلار خواهد بود
منبع:
https://itresan.com/296378/%d9%87%d8%b1-%d8%a2%d9%86%da%86%d9%87-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d9%84%d8%a7%da%a9-%da%86%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%af%d8%a7/