كار تقسيم فروش ساده است اين بخش بايد آنچه موجود است را تبديل به پول نقد كند. كه يعني سرنخهاي فروش را تبديل به مشترياني ميكند كه به شركت شما پول ميدهند و اينكار، با تعامل سر راست با مشتريان خفته براي متقاعدسازي آنها به خريد سپريدن ميشود.
اگر بخواهيم فعاليتهاي شاخص يك فروشنده حرفه اي را اسم ببريم، مي توانيم به كارهاي زير اشاره كنيم:
فرق بازاريابي و فروش چيست؟ |
ملاقات يا تماس تلفني با تصميم سازان خريد در شركت خريدارملاقات يا تماس تلفني با تصميم گيرندگان خريد در كمپاني خريدارطراحي شيوه شناسايي و همچنين جاسازي مطالب جهت شناسايي و ارائه محصول يا خدمات به مشتريملاقات يا تماس تلفني با اعضاي شبكه ارجاع يا معرفي فروشنده به مشتريان احتماليارتباط با مشتريان جهت پيگيري و پيشبرد پروژه هاي در دست اقدامتشكيل جلسات هماهنگي در تو شركت براي تهيه، فرآوري و تحويل به موقع كالا به مشتريفروش عبارت است تكاپو براي متقاعد كردن مشتري به سپريدن خريد.
بازاريابي چيست؟در بازاريابي و فروش: بازاريابي = هم اكنون و در آينده، با مشتريان خود همجهت شويد
هدف معمول بازاريابي اين است كه مشتريان بالقوه را به فرآورده يا خدمات شما علاقهمند كند و سرنخ فروش به وجود آورد.
بنابراين فعاليتهاي آن شامل موارد ذيل ميشود:
تحقيق مصرف كننده براي شناخت نيازهاي مشتريانتوسعه محصولات خلاقانه كه بتوانند نيازهاي فعلي و آينده مشتريان را برآورده كنندتبليغات محصولات و خدمات براي بالا بردن آگاهي و ساختن برندقيمت گذاري محصولات و خدمات براي توسط آوردن بيشترين سود در طولانيمدتبازارياب بايد به برند كمك كند لغايت پيشنهادات، قيمتگذاري و روابط خويش را به نحوي تغيير دهد كه نيازهاي مشتريان را بهتر برآورده كند و در نتيجه، فروش كمپاني افزايش يابد.
بازاريابي عبارت است از فعاليتهاي كشاندن مشتري به پاي ميز گفتگو يا به فروشگاههاي عرضه محصولات
تفاوتهاي اصلي ميان بازاريابي و فروشفرق بين بازاريابي و فروشفروش عبارت است از تغيير مالكيت يك محصول از فردي به فرد ديگر در ازاي قيمتي مشخص، درحالي كه بازاريابي فعاليتهاي مربوط به تحليل بازار و فهم نيازهاي مشتري است، بهطوري كه هر موعد كه فرآورده جديد معرفي شد مشتريها با اشتياق آن را خريداري كنند.فروش در رابطهي تن به نفر شكل ميگيرد، ولي بازاريابي شامل رابطهي يك تن با افراد بسياري است.فروش شامل رويكردي مجزاست كه بر فروش همهي چيزهايي كه فرآوري شدهاند تمركز دارد. درمقابل بازاريابي رويكردي يكپارچه است كه تمركزش بر نيازهاي مشتري و برآورده كردن آنهاست.فروش فرايندي كوتاهمدت است درحالي كه بازاريابي فرايندي طولانيمدت است.فرايند فروش شامل تبادل كالا در ازاي پول است. اما بازاريابي شامل تشخيص نيازهاي مشتري و برآورده كردن آنهاست.فروش فعاليتي است كه بدست كسان تحريك ميشود و حول محور آنها شكل ميگيرد اما بازاريابي فعاليتي رسانهمحور است.در فروش اين ريشه-بن-بيخ كه مشتري بايد مراقب باشد حاكم است، ولي ريشه-بن-بيخ حاكم بر بازاريابي اين است كه فروشنده بايد مراقب باشد.در بازاريابي تأكيد بر نيازهاي بازار است، ولي در فروش بر نيازهاي شركت تمركز ميشود.در فروش مشتري آخرين حلقه است براي نمونه پيش درآمد فرآورده توليد ميشود و سپس به مشتري فروخته ميشود. اما در بازاريابي نخستينگي با مشتري است، چرا كه نخست نيازهاي او تشخيص داده ميشوند و محصول براساس آنها فرآوري و به مشتري فروخته ميشود.فروش مشتريمحور است ولي بازاريابي محصولمحور.فروش بر كسان تمركز دارد، براي مثال از طريق رابطهي مستقيم با مشتري او را متقاعد ميكند كه فرآورده را بخرد. اما بازاريابي بر عموم ملت متمركز است، براي نمونه ارزشي در محصول ايجاد ميكند لغايت فروش افزايش پيدا كند.فروش از استراتژيِ خفقان كاربرد ميكند (محصول به مشتري تحميل ميشود) درحالي كه بازاريابي از استراتژيِ كشش بهرهگيري ميكند (مشتري خودش به سمت فرآورده ميآيد).
- ۶۶ بازديد
- ۰ نظر